دوستی های امروزی

شده حس خفگی کنی؟شده حس کنی دو تا دست نامرئی داره گلوتو فشار میده و هر آن ممکنه نتونی نفس بکشی؟ یه چیز سنگین رو سینه ات باشه که حتی اجازه نده هوا وارد شش هات بشه؟ اون لحظه، لحظه ای که باید بشکنی بغض لعنتی تو گلوتو بشکنی این بغضی که این همه آزارت میده گووووووووووور بابای غرور آزاد کن اون اشک های زندانی شده تو چشمات رو بگذار اروم شه دلت بگذار هوا وارد ریه هات بشه دلتنگی داغون میکنه آدم رو ... ولی بدتر از اون اینه برای اینکه ثابت کنی مقاومی اشک نریزی این اشک ها جمع میشه کم کم سیلی میشه که وجودت رو نابود میکنه روحت رو از بین میبره افسرده و بی روح میشی میشی یه آدم عالم گریز... دوستی های امروزی...

بازم غروب پنج شنبه شد و یه حس عجیب بازم غروب پنج شنبه و دلتنگی و بغض لعنتی و نبودنت ، لبخند قشنگت توی قاب عکس مامان مهربونم تو تنها کسی بودی و هستی که عشقتو، مهربونیتو، زندگیتو خالصانه به پامون ریختی. با هر امتحانمون استرس کشیدی و منتظر میموندی تا با لب خندون از امتحانامون برگردیم. مامان دلم میخواست الان کنارم بودی، با حرفات دلمو قرص میکردی جسمت کنارم نیست اما به این ایمان دارم که دعاهات هنوزم مثل قبل واسطه ی حل مشکلاتمه پیش خدا مامان خوشگلم، دلم دعاهای قبل امتحانامو میخواد برام خیلی دعا کن که اگر به صلاحمه این آزمون رو بدم و قبول و استخدام بشم ... یا دعا کن بیام پیشت دیگه خسته شدم دوستی های امروزی...

مادرم... یلدا هر چقدر هم که بزرگ و طولانی باشه، قدش به سرشونه‏ ی شبایی که تو نیستی هم نمی‏رسه... میدونی ! خیلی سخته شبهای یلدایی دور هم جمع میشیم که پره از خاطرات شیرین ولی تلخ تو ... ای که شب ها در خیالم زیستی در شبِ یلدا کنارم نیستی. تا تهِ باران ، نماندی مثلِ من مثلِ من در آستین نگریستی من کجا پیدا کنم آئینه را در کدام آئینه ام می ایستی  فرا رسیدن شب به یاد ماندنی وماندگار یلدا را به شما تبریک گفته امیدوارم درکنار کرسی های گرم با آن همه نعمتهای خدادادی وشادیهای متنوع کنار پدربزرگان و مادربزرگان با حکایتها وقصه های شیرینشان همراه با سایر اهل خانه وقوم و خویشان به شادی وخرمی به اسقبال شب یلدا روانه شوید موفق وسربلند باشید . ( ♥ــ♥ــ♥ــهــیــل نـــــــــــــــیک عـهـــد ) + نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۹/۳۰ ساعت 16:29 توسط ❤ نوشته های سهیل نیک عهد *ܓܨღ | دوستی های امروزی...